نخستين نمايشنامهٔ چخوف بي پدري است كه چندان شناخته شده نيست و پس از آن ايوانف. يكي دو نمايشنامهٔ بعدي چخوف هم چندان موفق از كار در نيامد تا اينكه با اجراي نمايش «مرغ دريايي» در ۱۸۹۷ در سالن تئاتر هنري مسكو چخوف طعم نخستين موفقيت بزرگاش را در زمينهٔ نمايشنامهنويسي چشيد. همين نمايشنامه دو سال قبل از آن در سالن تئاتر الكساندريسكي در سنت پترزبورگ با چنان عدم استقبالي روبهرو شده بود كه چخوف در ميانهٔ دومين شب نمايش آن، سالن را ترك كرده بود و قسم خورده بود ديگر هرگز براي تئاتر چيزي ننويسد. اما همان نمايشنامه در دست بازيگران چيرهدست تئاتر هنر مسكو، چخوف را به مركز توجه همهٔ منتقدان و هنردوستان تبديل كرد. بعدها با وجود اختلافاتي كه ميان چخوف و كنستانتين استانيسلاوسكي - كارگردان نمايشنامههاي وي - پيش آمد آثار ديگري از چخوف - همچون «دايي وانيا» (۱۸۹۹)، «سه خواهر» (۱۹۰۱) و... نيز بر همان صحنه به اجرا درآمد. عمدهٔ اختلاف چخوف و استانيسلاوسكي بر سر نحوهٔ اجراي نمايشنامهٔ «مرغ دريايي» بود. چخوف اصرار داشت كه نمايشنامه كاملاً كمدي است و استانيسلاوسكي مايل بود بر جنبهٔ تراژيك نمايشنامه تأكيد كند. چخوف نه فقط به ناتوراليسم افراطي استانيسلاوسكي ميتازد، بلكه همچنين حال و هواي افسرده و غمانگيزي را كه فكر ميكرد به نمايشنامهاش تحميل شدهاست، زير سؤال ميبرد. در آوريل ۱۹۰۴، چخوف، در نامهاي به همسرش الگا مينويسد: «چرا دائماً در پوسترها و روزنامهها، نمايشنامه مرا درام ميناميد؟ نميروويچ دانچنكو و استانيسلاوسكي، در نمايشنامه من چيزي پيدا كردهاند كه مطلقاً به آنچه من نوشتهام شباهتي ندارد، و من شرط ميبندم كه هيچكدام از آنها، براي يكبار هم كه شده، نمايشنامه مرا با شيفتگي، تا به آخر نخواندهاست. مرا ببخش، اما به شما اطمينان ميدهم كه اين عين حقيقت است.
جمعه ۲۱ مهر ۹۶ ۱۷:۱۰ ۱۱۰ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است